ایا اختلاف ومقاومت دو جناح بر سر کابینه یک بحران اخلاقی است؟

برای جلوگیری از سوء قصد مبنی بر اینکه ایا این سوال خودش یک سوال اخلاقی است یا نه، استدلال را باین مطلب اغاز میکنیم که در وهله اول میزان رضایت مردم دریک کشور از حکومت شان را میتوان از نحوه رضایت عامه از زنده گی روز مره شان اندازه گیری کرد.  

افغانستان محکوم شده به فقر، نآمنی ،فساد و مواد مخدره درین روزها تضعیف تر و بیمار ترگشته از اثر کاهش شدید در امد دولتی، فرار سرمایه ، افزایش بیکاری ،افت قدرت خرید، افزایش نرخ کالای مصرفی  تا حد غیرقابل تحمل مخصوصآ برای طبقه بی درامد و یا کم درامد. نکته ای که بیش از هر چیز تعجب همه را برانگیخته این است که پس از گذشت نزدیک به ۳ ماه از پایان انتخابات سر تا پا تقلب و تشکیل حکومت وحدت که وعده مقابله با انواع مشکلات فوق را داده بود گذشت، ولی هنوزهم نتوانسته مشکل خود را که تشکیل کابینه وزرا است حل کند، پس چه تضمینی وجود دارد که میتوان امید وار بود که اینده این حکومت با موفقیت روبرو است. پس درینصورت اخلاقی بودن سوال فوق از سلامتی عزت نفس برخوردار     است.

بهر صورت، هر مقاومتی، منازعه ای و سرکشی چه مسلحانه یا غیر مسلحانه اخلاق،  اصول و منطق تحلیلی خود را دارد. درین کشمکش قدرت بین دو جناح یک  سیستم سیاسی “لیبرال دموکراسی غربی ” که بطور ناقص و مریض برای افغانستان سنتی اقتباس شده دربرابر هر حرکت سیاسی بازیگران غیر حرفوی و بی خرد  مردم و مملکت را به طرف یک بحران سوق میدهند.

در روز های اول این بحران کیفت کابینه با شعار اصل شایسته سالاری علت تاخیرتعین کابینه شد. آما  بعدآ معلوم شد که نزاع بر سر کمیت کابینه یعنی کدام منصب به کی واگزار شود، بوده است. عیبی ندارد که بر سر کمیت و کفیت کابینه تآمل و تآخیرصورت گیرد،  آما حرف درینست   که معیار واصولی که این تآمل بر ان استوار است چیست. قطب بندی ها و صف بندی های دوران انتخبابات و جریان تشکیل حکومت وحدت نشان داد که روند در افغانستان اگر رنگ و بوی قومی هم دارد،  اختلافات قومی دیگر نیروی محرک نیست چون مرزبندی های قومی با ائتلاف های سیاسی میان گروه ها ضعیف تر از گذشته شد.  پس میتوان ادعا کرد که علت تاخیر کابینه بر اصول اخلاق سودمند جویانه فردی نهفته است. مبنای قضاوت این اخلاق سودمندجویانه (یوتیلیتاریانیسم) بر این است که هیچ چیز نه خوب است ونه هم بد. یعنی بعنوان یک ارزش نامرعی اقناع حوائج و ترجیعات نفسانی شخصی خوب و  دلهره و ضرر شخصی بد است. عمل و حکومت فایده گرایی حکم میکند هر وقتیکه تصمیم برای عملی در میان است باید طوری موضع گرفت تا که حد اکثر مفاد و حد اقل ضرر در جهت شما تضمین شود. از انجایکه هر دو شریک قدرت در افغانستان باصل فلسفه یوتیلیتاریانیسم معتقد اند باور کامل دارند که هر گونه انعطاف پذیری در برابر تشکیل کابینه از منفعت شخصی اش کاسته بر ضرر اش افزون میگردد. پس تاخیر درتشکیل یک بحران اخلاقی است، نه قومی، نه شایسه سالاری نه هم خصومت شخصی.

کل روند جاری متاسفانه در کشور ما در سیزده سال گذشته بر اصول فلسفه یوتالیتاریانیسم  که مغایر تاریخ، مذهب، فرهنگ، سنن، علایم، آموزش و پرورش، آداب و رسوم، کتاب مقدس، مراسم و ضرب المثل های تعیین شده ما است، در تضاد است.     

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s