مشکل جهان غرب و اسلام درین روز ها

ترور هیئت تحریر مجله شارلی ابدو، بیانگر یک خشونت و چالش های است که نه تنها دموکراسی غربی را مستأصل کرده، بلکه مسلمانان و در واقع خود اسلام را هدف قرار داده است. جریان دفاع و تعاریف متنوع از ازادی بیان در قلب دموکراسی منجر به ایجاد ستون پنجمی شده که برای از بین بردن آزادی بیان از هیچ خشونت وجنایتی که باعث افزایش قابل ملاحظه ،افکار شعارها و اعمال ضد اسلامی در جامعه غربی شده است رویگردان نیست .

درین گونه حالات یکی از مهمترین مسایلی که در زنده گی اجتماعی بر مشکلات می افزاید برمیگردد به برداشت اشتباه امیز در تعریف از همدیگر و بیان رابطه ها. مشکل غرب و اسلام هم از تعریف همدیگر اغازمیشود. تعریفی که درین روز ها توسط راست های افراطی در غرب از مسلمان ارائه میشود در حقیقت با انچه اسلام و مسلمان است فرق دارد. برای بسیاری از غربی ها “مسلمان” و “عرب” مترادف اند و همراه با تیرگی رنگ پوست، چشم، و مو می آیند و اغلب برجسپ بربریت به آنها می چسبد. این تعریف اشتباه آمیز واین نوع تفکر کلیشه ای باور بسیاری از غربی ها را شکل میدهد.

درین مورد ادوارد سعید نوسینده معروف مدعی است که اسلام در گفتمان عمومی غرب طوری مقطوع تعریف شده که بیان گر واقعی هویت همه ای مسلمانان نیست. نامبرده استدلال میکند که غربی ها با جهان اسلام  با یک و نیم بلیون جمعیت،متشکل از جوامع مختلف، دارای چندین زبان بزرگ دنیا، با تاریخ یکنیم هزاره که در محدوده بیش از حدود یک سوم از جهان گسترش یافته است, بطور غیر مسئولانه به عنوان یک شی ساده و تعمیم شده برخورد میکنند . در مورد سازگاری بین اسلام و دموکراسی، اسلام و حقوق بشر، اسلام و پیشرفت کاملا با بی انصافی قضاوت میکنند. حالانکه مسلمانان متشکل از جوامع مختلف در کشور های مختلف از شاخ افریقا گرفته تا شرق دور در چین اسلام را با هویت و ارزش های فرهنگی و بر اساس اقتضای محیط خاص خود وفق داده و به ان گرویدند. پس قرار دادن این جوامع مختلف با قرائت های متنوع از اسلام را در یک جعبه هویت قرار داده و روی جعبه نام مسلمان را نوشتند کاری است دور از انصاف.

نکته مهمی را که از دل این گفته ادوارد سیعد میتوان بیرون کرد اینست که اقلیت های مسلمان از همین سرزمین های مختلف با کوله باری از همین قرائت های متنوع از اسلام بعضآ حتی از خشونت و بنیاد گرائی دینی گریخته به کشور های غربی به امید زنده گی بهتر مهاجر شده اند.اینها در خانه نو و زنده گی نو خود از طرفی انتظار ندارند بخاطر جرمی که نمی پسندند و مرتکب نشده اند تنبهه شوند. از طرفی هم ارزو ندارند تا در این رویارویی ها که فرصتی است برای اسلام گرایان بنیادگرا که با تعلیم خشن‌ترین درس‌های اسلامی که گویا ازمسلمانان تحقیر شده حمایت مکنند، پشتیبانی نمایند. پس این وضیعت ناگوار مسلمانان مومن را بیشتردر حاشیه قرار داده و روند ادغام آنها را در جوامع غربی مختل یا کند می‌سازد و به انزوای بیشتر آن‌ها کمک می‌کند

برای جلوگیری از اینده اغشته به ترس و بی اعتمادی و جلوگیری ازبیشتر به حاشیه راندن دسته جمعی مسلمان ها ازتلاش‌هایی که تاحالا به انها کمتر توجه شده باید که حمایت بعمل اید. اولآ درجهت تغیرتفکر و باور های کلیشه ای در مورد مسلمانان تلاش کرد. دومآ تلاش های باید صورت گیرد تا زمینه برای مسلمانان مومن ایجاد شود که نه تنها صرفآ ابراز برائت از اعمال خشونت آمیز بنیاد گراها بکنند، بلکه در جدا کردن حسابخود از خشونت‌ این گروه میدان عمل داشته باشند.

محمد داود
بییست دوم جدی ۱۳۹۳

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s