ایا واقعآ کشور های اسیای میانه از ترامپ استقبال میکنند؟

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وقت در ۱۹۹۲، پنج کشور (ازبیکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، غرقزستان و قزاقیستان) بعنوان کشور های جدید ، مستقل ، مشترک المنافع، و عضو کلپ سیاسی سازمان ملل متحد پا به عرصه روابط بین المللی گذاشتند. از همان روز های اول استقلال این کشور ها، امریکای ظفرمند در جنگ سرد، با بکار گیری روش “چماق و هویج”؛ گاهی با واریز کردن بسته های امدادی سخاوتمندانه و گاهی با انتقاد از عملکرد حکام مستبد ، این کشور ها را برای گذر از سیستم اقتصاد دولتی به سیستم اقتصاد بازار آزاد، کمک و روابط سیاسی و اقتصادی با انها بر قرار کرد.
مداخله و تهاجم نظامی به افغانستان در سال ۲۰۰۱، امریکا را بیشتر به اسیای میانه نیازمند و باعث توسعه این روابط شد. در فضای رعب و وحشت جهانی از اثر حادثه سیپتامبر ، کشور های اسیای میانه بدون تاخیر و تعلل حمایت خود را ازامریکا در “جنگ با تروریزم ” اعلان و برای امریکا اجازه دادند که ازین کشور بعنوان پایگاه های لوژیستکی خود استفاده کند.
این نزدیکی حکومت های اسیای میانه با امریکا در جنگ افغانستان باعث جریحه دارشدن احساسات دینی توده های مردمی که از اثر فقر اقتصادی از رهبران خود ناراض بودند فرصت مساعدی را برای نظامیان اسلامی خشن و بی وطن عرب بوجود آورد تا با استفاده از احساسات هم دینی و همدلی از میان جوانان مسلمان اسیای میانه در جنگ سوریه و اعراق سرباز گیری کنند. حالا که اوضاع در سوریه تغیر و داعش به عقب رانده شده، این نظامیان مجرب اسیای میانه که در رده های میانه داعش ارتقاع یافته اند ، روسیه تعداد انها را پنج هزار و امریکا دوهزار اعلان میکند، در شمال افغانستان انتقال یافته و مصروف تدارکات، سربازگیری و تمرینات نظامی اند تا علیه حاکمان اسیای میانه که گویا بی دین و توسط غرب بخصوص امریکا بحیث حکومت های مستبد شناخته مشوند، جنگ را براه اندازند.
بهر صورت ؛ در سایه دور جدید سیستم نظم و امنیت جهانی: اماده گی احتمالی نزدیک شدن ترامپ با پوتین ، اعلام عقیم سازی اجندای صدور و تحمیل ارزش های لیبرالیزم امریکائی (حقوق بشر، ازادی بیان، دموکراسی) بر جهان ، و از همه مهمترادعای برچیدن داعش از روی کره زمین توسط ترامپ، همه این سوژه ها برای حکام اسیای میانه میتواند موسیقی دلنوازی باشد و منطقی به نظر میرسد که کشورهای اسیای میانه از ریاست جمهوری ترامپ استقبال کنند.
آما موضوع به همین ساده گی و به همین جا ختم نمی شود؛ دو مسله بسیار مهم که تاثیر بسزای بر اوضاع منطقه دارد میرساند که هنوز تا پرده آخر راه دور و درازی در پیش است ؛ آولا ترامپ تا هنوز در مورد افغانستان به جزئیات و تفصیل برنامه خود را علنی نکرده است ؛ دوم چند فرض محال که گاهی محال هم نیستند در بده و بستان های امریکا و روسیه هنوز واضح نیستند. اول، آیا ترامپ موفق خواهد شد تا بر سر تنش های بوجود آمده در سالهای اخیر بین روسیه و امریکا در سوریه و اکرائن به توافق برسد؟ دوم ، آیا برای نزدیک شدن با امریکا پوتین ایران را دور خواهد زد و با تبانی با اعراب بازی را در سوریه تغیرخواهد داد؟ ایا روسیه از همکاران منطقه ای خود در افغانستان (ایران، پاکستان، چین ) در برابر نزدیکی با امریکا خواهد گذشت؟ آگر چه پاسخ این همه سوالها بر اساس هر اصولی و ایدیالوژی کار دشواری است، آما بر اصل سنجش سود و زیان منافع ملی بخصوص برای قدرت های بزرگ کار سهل و اسانی است؛ پس در هر امری که منافع امریکا و روسیه متناسب تامین شود، از بکار گیری هیچ فضیلتی و رزالتی که در سیستم بین المللی جایز و در روابط بین المللی معمول است، دریغ نمی کنند.
پس تا روشن شدن این همه نکات مبهم و تاریک در روابط امریکا و روسیه ،روشفکر، نخبگان سیاسی ، و رهبری کشور های اسیای میانه در استقبال گرم از اداره ترامپ محتاطانه خوشبین خواهند بود و درین راستا عجله نخواهند کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
اول فبروری ۲۰۱۷
محمد داود: ماستر روابط بین الملل از دانشگاه کارلیتون در کانادا

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s