خشونت های خونبار ۲۰۱۷ به ۲۰۱۸ تحویل داده شد

سال ۲۰۱۷ برای آفغانستان یک سال مصیبت بار: در میان آفات طبعی و آفات انسانی ؛ از برف کوچ ماه فبروری با کشته شدن بیش از ۱۰۰ نفر در نورستان گرفته تا جلسه منتقدان دولت در قندهار در دسامبر ، با انبوه حوادث انسانی ناگوار دیگر ازجمله، حملات انتحاری، ۲۷۰۰ عملیات هوائی دولت ، بمباران افراد ملکی توسط هواپیمائی بدون سرنشین ، استفاده قوی ترین بمب دنیا در اچین، جنگ داعش ،جنگ طالبان ، افزایش بیجا شده گان ، تخطی وسیع حقوق بشری، افزایش فقر، افزایش تولید و مصرف مخدرات یک سال پر ما جرا و خونین دیگر را در تاریخ جنگ ۳۸ ساله کشور ، ثبت کرد . بخاطر این همه رویداد ها “بعضی گنهکار” ولی “همه مسؤل” اند. اینکه کی گنهکار است ؛ بنا به روایت ها، ادعا ها، و استدلال طرفین منازعه، تشخیص آن از جمله اعجاز است . آما اینکه همه مسؤل اند یک حقیقت انکار ناپذیر است. همه مسؤل اند ؛ یا در ایجاد مصائیب شرکت کردند ، یا جانبداری کردند، یا هم نظاره گر منفعل بودند . پس فرار از این حقیقت بار مسؤلیت های اخلاقی همه را سنگین تر میکند.

جنگ یک فعالیت اجتماعی است که سابقه تاریخی طولانی دارد. اینجا به سابقه تاریخی جنگ طبعی به خانواده حضرت آدم (هابیل و قابیل) و یا “نشآت مالکیت خصوصی” بر نمی گردیم؛ بلکه بحث را از زمانی که جنگ توسط دستجات منظم برای اهداف دست یافتنی متعارف شد، آغاز میکنیم . جنگ با ظهور دین متعارف و قاعده مند شد . دین جنگ را با دو طرح؛ “آتش بس خدائی” و ” صلح خدائی” قاعده مند ساخت. آتش بس خدائی جنگ را در اعیاد غم و شادی، روز های آخر هفته ، در مراسم خاص، و روز های مقدس ممنوع اعلان کرد؛ یعنی طرفین جنگ درین ایام از گشودن آتش بر همدیگر خود داری میکردند. به همین ترتیب “صلح خدائی” طرفین جنگ را مکلف میساخت تا در جریان جنگ به کودکان، زنان، کهن سالان ، مریضان ، معلولین ، زخمی ها، و روحانیون همیشه با صلح بر خورد و هیچگاه به آنها به چشم خصم دیده نشود.

بهرصورت؛ در جهان مدرن با پیشرفت و توسعه معنوی انسان ؛ صلح خدائی و آتش بس خدائی بعنوان “قوانین زمان جنگ ” مدون و منشور گردید و قریب به اکثریت کشور های جهان و گروه های متخاصم خود را الزامآ و رسمآ در رعایت آن متعهد دانسته اند. آما بر خلاف تعهد، دولت و گروه های در گیر جنگ، در سالی که گذشت بطور مرتب به تخطی از تعهدات خود عمل کردند. درین میان از اعمال انتحاری در اماکن ملکی و اماکن مقدسه توسط مخالفین گرفته تا راکت پراگنی و بمباران قصبات ملکی ، محافل عروسی، و مراسم عزا داری روستائی ها توسط دولت و شرکای خارجی اش میتوان به صراحت یاد آور شد. همچنین سیاستمداران، نظامیان، منتقدان حکومت، و معترضان خیابانی، از هر وسیله ای، حتی از مساجد ، تکیه خانه ها، و منابع عرفانی کشور بر خلاف “قوانین زمان جنگ” بعنوان مراکز سرباز گیری، منابع تامیناتی، و لوژستیکی برای جنگ های داخلی و خارجی بیش از پیش سؤهٔ استفاده کردند .

همچنان برخلاف معمول زمان جنگ که اکثرآ صدا های محلی : تکنوکرات ها، هنرمندان ، مدافعان قانون، کارآفرینان، فیلمسازان، روسای قوم، بسیج کنندگان، زندانیان سیاسی، محققان، استراتژیست ها، و بینندگان هر گروه بطور جداگانه و همه با هم بطور شگفت انگیزی در نقد وضیعت و گزار از جنگ به صلح راه های بدیل را جستجو میکنند؛ بر عکس در افغانستان نه تنها این آقشار و طیف های اجتماعی در سالی که گذشت، دست آورد شگرف و ماندگاری از خود به نمایش نگذاشتند، بلکه بیشتر از هر وقت دیگر همه شان در یک بازی قطبی سیاه و سفید (قومی، زبانی، محلی، سمتی، و مذهبی) با واکنش های عجیب و غریب وضیعت ۲۰۱۷ کشور را به نفع خود مؤجه تعریف کردند.

حامیان دولت بجای تاکید بر حل صلح امیز معضل افغانستان از هر موضع گیری خشن امریکا در منطقه از استراتیژی جدید دونالد در باب جنوب شرق اسیا گرفته تا اخطار های سال نو ترامپ برای پاکستان حمایت و آنرا توجیه کردند. با این عملکرد و موضع گیری های خشونت بار توسط طرفین، منازعه سال ۲۰۱۷ به سال ۲۰۱۸ بدون امید های روشن تحویل داده شد.

بهرصورت؛ گویند سال نیکو از بهارش پیدا است. سال ۲۰۱۸ با حملات بمب گزاری در یک محفل جنازه در جلال آباد، اخطار های تند دونالد ترامپ و احتمال تهدید عملی بر پاکستان، و اشوب های خیابانی ایران ؛ حاکی از ناهنجاری ها بزرگتر در سه کشور همسایه (ایران تحریم زده، آفغانستان جنگ زده، و پاکستان بحران زده) میباشد. درچنین وضیعت آشفته این را نباید فراموش کرد که در صورت تشدید وضیعت؛ از همه بیشتر فرصت ها و چالش ها بیشتر متوجه افغانستان میباشد که آگر افغانستان (مجموع دولت و مخالفین ) مدبرانه وضیعت را مدیریت کنند دست آورد های نا مسبوقی را در جهت منافع ملی بدست خواهد آورد؛ و آگر هر دو طرف و یا یک طرف غیرمسؤلانه عمل کند ، کشور ازین هم بیشتر دچار ویرانی و درمانده گی خواهد شد. درین دور جدید احتمال تشدید بحران مطقه ائی مسؤلیت دولت و شرکایش در تصمیم گیری ها باید بر مبنای تحلیل (سنجش سود و زیان منافع ملی و سنجش وزن بازیگران منطقه و جهانی ) محاسبه شود ؛ نه موضع گیری های عاطفی گروهی و یا تعهدات زیانبار جهانی.


محمد داود تحلیگر آزاد مسایل سیاسی و امور بین المللی با مدرک ماستری در روابط بین الملل (امنیت و توسه انسانی) از دانشگاه کارلیتون در کانادا.

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s